{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی Executable Operations در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰ 
۰[bbComputer]
[... عمومی ...]
اعمال قابل اجرا
معنی Executable Operations, معنی Eزثرعفشدکث Oحثقشفهخئس, معنی Executable Operations, معنی اصطلاح Executable Operations, معادل Executable Operations, Executable Operations چی میشه؟, Executable Operations یعنی چی؟, Executable Operations synonym, Executable Operations definition,
معنی هجابندی, ترجمه هجابندی به فارسی, معنی precognition, ترجمه precognition به فارسی, معنی (hsemne=) گیرانداختن، بدام انداختن، گرفتار , مخمصهکردن
, ترجمه (hsemne=) گیرانداختن، بدام انداختن، گرفتار , مخمصهکردن
به انگلیسی, معنی کشیدن، مهره ساختن مهره، دانه تسبیح، خرمهره، منجوق زدن، بریسمان ,,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی